در دامنهی کوههایی از جنسِ موم و زیرِ آسمانی نقاشیشده با آبرنگ، شهری بود زیبا و خوشآبوهوا. مردمانِ مهربان، باغهای سرسبز و دریاچهی پرآبِ این شهر و مخصوصاً کودکانِ شادِ آن، در میان شهرهای دیگر مشهور بود. مردم شهر مومی به یکدیگر لبخند میزدند و روزگار به خوشی میگذشت. نانوا کوشش میکرد بهترین نانها را بپزد. بقال خوبترین خوراکیها را میفروخت و شیرینیپز برای بچهها کُلچه هدیه میداد.
دانلود: شهر ِ مومی (599 دانلود)
- دستهبندی: داستان فارسی, کتاب پی دی اف
Share on facebook
Share on twitter
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on pinterest
شهرِ مومی | ذبیح مهدی
- mimkach
- قوس ۳, ۱۳۹۸
- ۲:۰۳ ب.ظ
- دستهبندی: داستان فارسی, کتاب پی دی اف
Share on facebook
Share on twitter
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on pinterest
آخرین نظرات