دختر و پسر سوداگر، دوگانهگی بودند؛ برای همین خیلی به هم شباهت داشتند. سوداگر، پسر و دخترش را خیلی دوست داشت. یک روز که سوداگر از شهر برگشت، برای دخترش یک مخملی. ِشال ابریشمی آورد و برای پسرش هم یک عرقچین اما، دخترک که تحفه ها را دید، از عرقچین بیشتر خوشش عرقچین، خیلی خوش رنگ بود و آینه چه هایی که بر ِآمد. مخمل آن دوخته بودند، همه خانه را روشن می کردند. دخترک خیال کرد که پدرش، تحفه ی بهتر را به برادر او داده است.
دانلود: دختر و پسر سوداگر (2887 دانلود)
این پست دارای 2 نظر است
با درود به دست اندر کاران گهواره، کتاب های که نشر میکنید اقدام نیک برای فرهنگی ساختن و اهل مطالعه ساختن کودکان سرزمین مان است دست تان درد نبیند، سپاس بیکران.
بسیار عالی و زیبا مخصوصا تصویرگری مکمل بسیار خوبی برای فهم بهتر داستان برای کودکان است.